روایت تاریخ طبری با سند صحیح ؛
مبنی بر حمله ابوبکر و عمر به خانه حضرت زهرا (س)
(اثبات از کتب اهل سنت)
متن عربی روایت + ترجمه
اعن زياد بن كليب قال: أتي عمر بن الخطاب منزل عليّ وفيه طلحة والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليكم أو لتخرجنّ إلي البيعة»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من يده فوثبوا عليه فأخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علي آمد در حالي كه گروهي از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وي رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مي كشم مگر اينكه براي بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد در حالي كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاي او لغزيد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع ديگران بر او هجوم آوردند و شمشير را از دست او گرفتند.
تاريخ الطبري ، ج2 ، ص443.
اثبات صحیح بودن سند روایت :
طبري ، روايت را با اين سند نقل مي كند :
حدثنا ابن حميد ، قال : حدثنا جرير ،عن مغيرة ، عن زياد بن كليب .
=============
حميد بن محمد :
مزي در تهذيب الكمال در ترجمه وي مي نويسد :
و قال عبد الله بن أحمد بن حنبل : سمعت أبي يقول : لا يزال بالري علم ما دام محمد بن حميد حيا .
عبدالله فرزند احمد بن حنبل مي گويد: از پدرم شنيدم كه مي گفت : تا زماني كه محمد بن حميد زنده بود ، علم در ري باقي بود .
قال عبد الله : حيث قدم علينا محمد بن حميد كان أبي بالعسكر فلما خرج قدم أبي و جعل أصحابه يسألونه عن ابن حميد ، فقال لي : مالهؤلاء يسألوني عن ابن حميد .
قلت : قدم ها هنا فحدثهم بأحاديث لا يعرفونها . قال لي : كتبت عنه ؟ قلت : نعم كتبت عنه جزءا . قال : اعرض علي ، فعرضتها عليه ، فقال : أما حديثه عن ابن المبارك و جرير فهو صحيح ، و أما حديثه عن أهل الري فهو أعلم .
ونيز مي گويد : وقتي كه محمد بن حميد به نزد ما آمد ، پدرم در لشكرگاه بود ؛ و وقتي كه او رفت پدرم به شهر بازگشت ؛ پس شاگردان او در مورد ابن حميد از او سوال كردند ؛ پدرم به من گفت : چه شده است كه ايشان در مورد ابن حميد از من سوال مي كنند ؟ گفتم : به اينجا آمده بود و براي ايشان رواياتي نقل كرد كه ايشان تاكنون نشنيده بودند ؛ پدرم گفت : از او چيزي نوشته اي ؟ پاسخ دادم : آري ؛ يك دفتر از او روايت نوشته ام ؛ گفت : بياور تا آن را ببينم ؛ و وقتي ديد گفت : روايت او از ابن مبارك و جرير صحيح است ؛ و اما روايت او از اهل ري ، خود او دانا تر است ( من در اين زمينه اطلاعي ندارم)
و قال أبو قريش محمد بن جمعة بن خلف الحافظ : قلت لمحمد بن يحيي الذهلي : ما تقول في محمد بن حميد ؟ قال : ألا تراني هو ذا أحدث عنه .
... به محمد بن يحيي ذهلي گفتم : نظر تو در مورد ابن حميد چيست ؟
پاسخ داد : آيا نديده اي كه من از او روايت مي كنم ؟
قال : و كنت في مجلس أبي بكر الصاغاني محمد بن إسحاق ، فقال : حدثنا محمد بن حميد . فقلت : تحدث عن ابن حميد ؟ فقال : و ما لي لا أحدث عنه و قد حدث عنه أحمد بن حنبل و يحيي بن معين .
... در مجلس ابو بكر صاغاني محمد بن اسحاق بودم ؛ پس گفت : محمد بن حميد براي ما روايت كرد كه ...؛ به او گفتم از ابن حميد روايت مي كني ؟ گفت : چه ايرادي دارد وقتي احمد بن حنبل و يحيي بن معين از او روايت نقل كرده اند ؟
و قال أبو بكر بن أبي خيثمة : سئل يحيي بن معين عن محمد بن حميد الرازي فقال : ثقة . ليس به بأس ، رازي كيس .
... از يحيي بن معين در مورد او سوال شد ؛ در پاسخ گفت : مورد اطمينان است و ايرادي در او نيست ، زيرك و از اهل ري است .
و قال أبو العباس بن سعيد : سمعت جعفر بن أبي عثمان الطيالسي يقول : ابن حميد ثقة ، كتب عنه يحيي و روي عنه من يقول فيه هو أكبر منهم .
... از جعفر بن عثمان طيالسي شنيدم كه مي گفت : ابن حميد مورد اطمينان است ؛ يحيي از او روايت كرده است و كسي از او روايت كرده است كه از مشهور است از همه ايشان ( روات ) بزرگتر است ( احمد بن حنبل) .
تهذيب الكمال ، ج25 ، ص100 .
=============
جرير بن عبد الحميد بن قرط الضبي :
وي از راويان صحيح بخاري و مسلم است و در وثاقت وي شك و شبهه اي نيست . مزي در تهذيب الكمال در ترجمه وي مي نويسد :
و قال محمد بن سعد : كان ثقة كثير العلم ، يرحل إليه .
و قال محمد بن عبد الله بن عمار الموصلي : حجة كانت كتبه صحاحا .
محمد بن سعد : او مورد اطمينان و داراي علم زيادي بود كه مردم به سوي او سفر مي كردند .
... او حجت بود و همه كتاب هايش صحيح .
تهذيب الكمال ، ج4 ، ص544 .
=============
مغيرة بن مقسم ضبي :
وي نيز از راويان بخاري و مسلم است . مزي در تهذيب الكمال در باره وي مي گويد :
عن أبي بكر بن عياش : ما رأيت أحدا أفقه من مغيرة ، فلزمته .
و قال أحمد بن سعد بن أبي مريم ، عن يحيي بن معين : ثقة ، مأمون .
قال عبد الرحمن بن أبي حاتم : سألت أبي ، فقلت : مغيرة عن الشعبي أحب إليك أم ابن شبرمة عن الشعبي ؟ فقال : جميعا ثقتان .
و قال النسائي : مغيرة ثقة .
ابو بكر عياش : كسي را داناتر از مغيره نديدم كه بخواهم با او همراه شوم .
يحيي بن معين : او مورد اطمينان و امين است .
ابن ابي حاتم : از پدرم سوال كردم كه آيا روايت مغيره از شعبي براي تو دوست داشتني تر است يا روايت شبرمه از شعبي ؟ گفت : هر دو مورد اطمينانند.
نسايي : مغيره مورد اطمينان است.
تهذيب الكمال ، ج28 ، ص400 .
=============
زياد بن كليب :
وي نيز از راويان صحيح مسلم ، ترمذي و ... است . مزي در تهذيب الكمال در ترجمه وي مي گويد :
قال أحمد بن عبد الله العجلي : كان ثقة في الحديث ، قديم الموت .
و قال النسائي : ثقة .
و قال ابن حبان : كان من الحفاظ المتقنين ، مات سنة تسع عشرة و مئة .
عجلي : او در روايت مورد اطمينان بود ولي زود از دنيا رفت .
نسايي : او مورد اطمينان است .
ابن حبان : او از حافظان ثابت قدم بود ، در سال 109 از دنيا رفت .
تهذيب الكمال ، ج9 ، ص506 .
=============
در نتیجه سند روایت کاملا صحیح است.
فــیـــلــم
روایت تاریخ طبری با سند صحیح ؛
مبنی بر حمله ابوبکر و عمر به خانه حضرت زهرا (س)
(اثبات از کتب اهل سنت)
برای پخش آنلاین روی فیلم کلیک کنین.
برای دانلود ایــــــنــــــــجـــــــا کلیک کنین.