برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالبش را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید
عمر بن خطاب مانع نقل احادیث پیامبر (ص) می شد!

عمر بن خطاب مانع نقل احادیث پیامبر (ص) می شد!

(اثبات از کتب اهل سنت)


روایت اول

 ابوسلمه به ابوهریره (یکی از اصحاب پیامبر (ص) که اهل سنت به روایات او اعتماد دارند) گفت:

الدراوردي عن محمد بن عمرو عن أبي سلمة عن أبي هريرة وقلت له: أكنت تحدث في زمان عمر هكذا؟ فقال: لو كنت أحدث في زمان عمر مثل ما أحدثكم لضربني بمخفقته.

ابوسلمه از ابوهريره پرسيد: آيا در زمان عمر هم مانند حالا حديث مى‌گفتى؟ گفت: اگر در زمان عمر همانند حالا حديث نقل مى‌كردم، مرا با تازيانه اش مى‌زد.

تذكرة الحفاظ، ج 1، ص12، المؤلف: شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان بن قَايْماز الذهبي (المتوفى: 748هـ)، الناشر: دار الكتب العلمية بيروت-لبنان، الطبعة: الأولى، 1419هـ- 1998م، عدد الأجزاء: 4.


منع حدیث

 

# عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت است و ابوهریره هم 5374 روایت کتب اهل سنت را نقل کرده است. وثاقت هر کدوم از این ها زیر سوال برود مذهب اهل سنت ، ضربه شدیدی می خورد.

# اهل سنت باید به ما بگویند عمر بن خطاب به چه حقی ابوهریره را از نقل احادیث منع کرد؟

# اگر جوابتان این است که عمر بن خطاب به خاطر دروغگو بودن ابوهریره او را از نقل احادیث پیامبر (ص) منع می کرد ، پس در این صورت اهل سنت باید 5374 روایت ابوهریره که در کتاب هایشان است را رد کنند و در این صورت ضربه شدیدی به مذهب اهل سنت وارد می شود و صحیح بخاری و صحیح مسلم هم با خاک یکسان می شوند. چون ابوهریره چند صد روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم دارد.


روایت دوم
 
هنگامی که “عمر” کارگزارانش را که برای اداره بلاد می رفتند، بدرقه می کرد، به آن ها دستور می داد که تنها قرآن را مورد توجه قرار دهند و از نقل احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پرهیز کنند.


حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ مُجَالِدٍ، عَنِ الشَّعْبِيِّ، عَنْ قَرَظَةَ بْنِ كَعْبٍ، قَالَ: بَعَثَنَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ إِلَى الْكُوفَةِ وَشَيَّعَنَا، فَمَشَى مَعَنَا إِلَى مَوْضِعٍ يُقَالُ لَهُ صِرَارٌ، فَقَالَ: «أَتَدْرُونَ لِمَ مَشَيْتُ مَعَكُمْ؟» قَالَ: قُلْنَا: لِحَقِّ صُحْبَةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، وَلِحَقِّ الْأَنْصَارِ، قَالَ " لَكِنِّي مَشَيْتُ مَعَكُمْ لِحَدِيثٍ أَرَدْتُ أَنْ أُحَدِّثَكُمْ بِهِ، فأردْتُ أَنْ تَحْفَظُوهُ لِمَمْشَايَ مَعَكُمْ، إِنَّكُمْ تَقْدَمُونَ عَلَى قَوْمٍ لِلْقُرْآنِ فِي صُدُورِهِمْ هَزِيزٌ كَهَزِيزِ الْمِرْجَلِ، فَإِذَا رَأَوْكُمْ مَدُّوا إِلَيْكُمْ أَعْنَاقَهُمْ، وَقَالُوا: أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ، فَأَقِلُّوا الرِّوَايَةَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، ثُمَّ أَنَا شَرِيكُكُمْ "

عمر ما را به كوفه اعزام كرد و خود تا «صرار» (محلى نزديك به مدينه) همراه ما آمد. سپس گفت: می‏دانيد چرا تا اينجا همراهتان آمدم؟ گفتيم به خاطر اينكه ما اصحاب رسول خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله و از انصار آن حضرت می‏باشيم. گفت: لكن به خاطر مطلبى كه خواستم برايتان بگويم و مايلم آن را به خاطر بسپاريد. شما وارد بر قومى می‏شويد كه اهل قرآن خواندن می‏باشند. وقتى شما را ديدند از شما طلب حديث از پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله می‏كنند. برايشان نقل حديث نكنيد و قرآن را هم مجرد از غير آن كنيد (يعنى آيات آن را تفسير نكنيد). برويد و من هم با شما شريكم. چون به آنجا رسيديم گفتند:براى ما نقل حديث كنيد. گفتيم: پسر خطاب ما را نهى كرد!

 
سنن ابن ماجه ج1 ص12 المؤلف: ابن ماجة أبو عبد الله محمد بن يزيد القزويني، وماجة اسم أبيه يزيد (المتوفى: 273هـ)، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، الناشر: دار إحياء الكتب العربية - فيصل عيسى البابي الحلبي، عدد الأجزاء: 2 .


المستدرك على الصحيحين ج1 ص183 المؤلف: أبو عبد الله الحاكم محمد بن عبد الله بن محمد بن حمدويه بن نُعيم بن الحكم الضبي الطهماني النيسابوري المعروف بابن البيع (المتوفى: 405هـ)، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1411 - 1990، عدد الأجزاء: 4 .

 الطبقات الكبرى ج6 ص87 المؤلف: أبو عبد الله محمد بن سعد بن منيع الهاشمي بالولاء، البصري، البغدادي المعروف بابن سعد (المتوفى: 230هـ)، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، الناشر: دار الكتب العلمية - بيروت،الطبعة: الأولى، 1410 هـ - 1990 م، عدد الأجزاء: 8 .

جامع بيان العلم وفضله ج2 ص999 المؤلف: أبو عمر يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر بن عاصم النمري القرطبي (المتوفى: 463هـ)، تحقيق: أبي الأشبال الزهيري، الناشر: دار ابن الجوزي، المملكة العربية السعودية، الطبعة: الأولى، 1414 هـ - 1994 م، عدد الأجزاء: 2 .

سنن الدارمي ج1 ص329 المؤلف: أبو محمد عبد الله بن عبد الرحمن بن الفضل بن بَهرام بن عبد الصمد الدارمي، التميمي السمرقندي (المتوفى: 255هـ)، تحقيق: حسين سليم أسد الداراني، الناشر: دار المغني للنشر والتوزيع، المملكة العربية السعودية، الطبعة: الأولى، 1412 هـ - 2000 م، عدد الأجزاء: 4 .


عمر و منع حدیث


منع حدیث



روایت سوم

عمر سه نفر از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  به نام های: ابن مسعود، ابودرداء و ابومسعود انصاری را به جرم این که احادیث ایشان را بسیار نقل می کردند، در مدینه زندانی کرد.

إنّ عمر حبس ثلاثة: ابن مسعود أبا الدرداء وأبامسعود الأنصارى فقال: لقد أكثرتم الحديث عن رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم.

عمر، سه نفر؛ يعنى ابن مسعود، ابودرداء، و ابومسعود انصارى را زندانى كرد و به آن‌ها گفت: به اين خاطر شما را به زندان انداختم كه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، زياد حديث نقل مى‌كنيد.

تذكرة الحفاظ، ج 1، ص 7، الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى.

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ج1 ص149 المؤلف: أبو الحسن نور الدين علي بن أبي بكر بن سليمان الهيثمي (المتوفى: 807هـ)، المحقق: حسام الدين القدسي، الناشر: مكتبة القدسي، القاهرة، عام النشر: 1414 هـ، 1994 م، عدد الأجزاء: 10 .


زندانی کردن صحابه



نتیجه
 
# سوال اینجاست آیا احادیث نبوی مشکل داشتند؟ آیا اصحاب عادل (!) آنها را جعل کرده بودند؟ یا احادیث به طبع عمر بن خطاب خوش نمی آمده ؟

# آیا کسی که خود را خلیفه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم معرفی می کند، باید در فکر نوشتن داستانهای یهودیان باشد یا نشر تعالیم آخرین فرستاده الهی؟

# آیا یکی از وظایف حکومت مذهبی ، توسعه روایات پیامبر (ص) نیست؟

# آیا در آن زمان که نزدیک ترین دوره به عصر خاتم الانبیاء (صلوات الله علیه وآله) بوده، جلوگیری از ترویج احادیث صحیح پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) باعث وارد شدن لطمات جبران ناپذیری به فرهنگ و دیانت مردم و موجب انتشار مطالب غیرواقعی و مضر نمی شود؟

0 نظر
درباره ما
برای شرکت در ثواب مطالب ؛ آدرس این سایت و آدرس مطالبش را به شیعیان و اهل سنتی که می شناسید بفرستید
فهرست مطالب