جهل عمر بن خطاب به منظور آیه قرآنی در مورد کلمه «ابا»
(اثبات از کتب اهل سنت)
حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، ثنا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدٍ التَّمِيمِيِّ، أَنْبَأَ يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ، أَنْبَأَ حُمَيْدٌ، عَنْ أَنَسٍ، وَحَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنِي أَبِي، ثنا إِسْحَاقُ، أَنْبَأَ يَعْقُوبُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ سَعْدٍ، ثنا أَبِي، عَنْ صَالِحِ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، أَنَّ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، أَخْبَرَهُ أَنَّهُ سَمِعَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، يَقُولُ: {فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا وَحَدَائِقَ غُلْبًا وَفَاكِهَةً وَأَبًّا} [عبس: 28] قَالَ: فَكُلُّ هَذَا قَدْ عَرَفْنَاهُ فَمَا الْأَبُّ، ثُمَّ نَقَضَ عَصًا كَانَتْ فِي يَدِهِ فَقَالَ: «هَذَا لَعَمْرُ اللَّهَ التَّكَلُّفُ اتَّبِعُوا مَا تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ هَذَا الْكِتَابِ» هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ
انس گويد: عمر در حاليكه در میان اصحابش نشسته بود این آیات را تلاوت کرد : {فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا وَعِنَبًا وَقَضْبًا وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا وَحَدَائِقَ غُلْبًا وَفَاكِهَةً وَأَبًّا} [عبس: 27-31]
سپس یک نفر گفت: تمام اين ها را شناختيم . پس «ابا» چيست؟
در دست عمر بن خطاب عصایى بود كه به زمين می زد ، سپس عمر بن خطاب گفت : ((به خدا قسم كه كار زور و دشواريست! پس اى مردم بگيريد آنچه را كه براى شما بيان شده و عمل كنيد به ان ، و آنچه را كه نشناخته ايد به خدا واگذاريد!))
حاکم در ادامه روایت می نویسد :
هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحٌ عَلَى شَرْطِ الشَّيْخَيْنِ وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ
این روایت صحیح است به شرط مسلم و بخاری ولی آنها این روایت را نیاورده اند.
المستدرک علی الصحیحین/ ج2 / ص559
# این یعنی اینکه عمر بن خطاب بلد نبود که کلمع «ابا» به چه معناست و از روی ناچاری جواب داد : آنچه را که نشناخته اید به خدا واگذارید!
نتیجه
# چگونه کسی به قرآن تسلط ندارد و توانایی جواب دادن به سوالات ساده قرآنی را ندارد ، در جایگاه خلیفه مسلمین قرار گرفته است؟