آيا روايات جواز تراويح در منابع شيعه وجود دارد؟
برخي از شبكه هاي وهابي براي پيشبرد نفاق و موجه نشان دادن دروغگويي شان، به برخي از روايات شيعه استدلال كرده و چنين وانمود كرده اند كه در منابع شيعه نيز رواياتي بر جواز و مشروعيت نماز تراويح به جماعت وجود دارد و طبق اين روايات رسول خدا و برخي ائمه طاهرين عليهم السلام نماز تراويح به جا آورده اند؛ اما شيعيان آن را انكار ميكنند.
براي اثبات دروغگويي آنان در اين قسمت است لازم است روايات مورد استدلال آنها را آورده و پاسخ آن ها را ارايه ميكنيم.
روايت اول:
روايت اول مورد استدلال آنها از كتاب «تهذيب الاحكام» شيخ طوسي رحمة الله عليه اين است:
علي بن حاتم عن حميد بن زياد قال : حدثنا عبد الله ابن احمد النهيكي عن علي بن الحسن عن محمد بن زياد عن أبي خديجة عن أبي عبد الله عليه السلام قال: كان رسول الله صلى الله عليه وآله إذا جاء شهر رمضان زاد في الصلاة وأنا أزيد فزيدوا.
به نقل ابو خديجه امام صادق عليه السلام فرموده است: وقتي ماه رمضان فرا ميرسيد، رسول خدا صلي الله عليه وآله علاوه بر نمازهاي معمول شبانه روز، نماز بيشتر به جا ميآورد و من هم نماز بسيار ميخوانم؛ پس شما هم نماز بسيار بخوانيد.
تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 3 ص 60
از اين روايت استفاده كرده اند كه رسول خدا و امام صادق عليه السلام نماز تراويح ميخوانده اند و شيعيان منكر آن هستند.
=========================
پاسخ: كجاي اين روايت صريح در جماعت خواندن تراويح است؟
قبل از پاسخ ، نكته مهم قابل تذكر اين است كه شيعيان نيز نافله ماه رمضان را قبول دارند و در كتابهاي فقهي از كيفيت و تعداد ركعات آن بحث كرده و اين نماز را مستحب ميدادند و كساني كه توفيق دارند آنها خوانده اند و ميخوانند.
علامه حلي در اين باره مينويسد:
مسألة : اتفق أهل العلم على استحباب نافلة رمضان زيادة على غيره من الشهور وقال ابن بابويه لا صلاة فيه زائدة على غيره .
لنا : ما رواه الجمهور عن أبي هريرة قال كان رسول الله صلى الله عليه وآله يقول من قام رمضان إيمانا واحتسابا غفر له ما تقدم من ذنبه ومن طريق الخاصة ما رواه الشيخ في الموثق عن أبي خديجة عن أبي عبد الله عليه السلام قال : كان رسول الله صلى الله عليه وآله إذا جاء شهر رمضان زاد في الصلاة وأنا أزيد فزيدوا.
علماء بر استحباب نافله ماه رمضان (يك نماز اضافي نسبت به ماه هاي ديگر است) اتفاق نظر دارند؛ اما ابن بابويه ميگويد: در ماه رمضان، نماز اضافه بر نماز ماههاي ديگر نيست.
دليل ما : يكي روايت جمهور از ابو هريره است كه رسول خدا ميفرمود: هركه در ماه رمضان قربة الي الله نماز را اقامه كند، گناهان گذشته او بخشيده ميشود.
روايت ديگر از طريق شيعه، شيخ طوسي نقل كرده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا در ماه رمضان بر نمازهايش اضافه ميكرد و من هم اضافه ميكردم؛ پس شما هم اضافه كنيد.
منتهى المطلب (ط.ق) - العلامة الحلي - ج 1 ص 357
علامه طباطبايي در تفسيرش بعد از نقل روايت مينويسد:
أقول : يعنى عليه السلام بالزيادة الألف ركعة - التراويح - نوافل شهر رمضان التي كان يصليها رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم غير الخمسين نوافل اليوم والليلة ، وقد وردت في كيفيتها وتقسمها على ليالي شهر رمضان أخبار كثيرة ، وورد من طرق أئمة أهل البيت عليهم السلام أن النبي صلى الله عليه وآله وسلم كان يصليها بغير جماعة ، وينهى عن إتيانها بالجماعة ، ويقول : لا جماعة في نافلة .
مقصود امام صادق عليه السلام از زياده، هزار ركعت نافله ماه رمضان است كه رسول خدا علاوه بر پنجاه ركعت نوافل شبانه روز انجام ميدادند. روايات فراوان در كيفيت و تقسيم اين هزار ركعت بر شبهاي ماه رمضان، داريم و از طريق اهل بيت عليهم السلام روايت شده است كه رسول خدا اين نماز را بدون جماعت و به صورت انفرادي ميخواندند و از به جماعت خواندن آن منع ميكردند و ميفرمود: در نافله جماعت نيست.
تفسير الميزان - السيد الطباطبائي - ج 6 ص 333
با توجه به نكته اي كه يادآوري كرديم؛
پاسخ شبهه اين است كه در كجاي عبارت اين روايت آمده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله و يا امام صادق عليه السلام، نافله ماه رمضان را به جماعت خوانده اند؟
و يا امام فرموده باشد كه شما نيز آن را به جماعت بخوانيد؟
هر انسان عاقل و منصفي كه متن روايت را بخواند، اضافه بر اين مطلب كه رسول خدا و امام صادق عليه السلام نافله خوانده اند، چيزي ديگري را نميفهمد و روايت از جماعت خواندن آن ساكت است.
بنابراين، استدلال كردن به اين روايت، براي جماعت خواندن تراويح كار يك انسان عاقلي نيست.
روايت دوم :
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ الْبَقْبَاقِ وَ عُبَيْدِ بْنِ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يَزِيدُ فِي صَلَاتِهِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِذَا صَلَّى الْعَتَمَةَ صَلَّى بَعْدَهَا فَيَقُومُ النَّاسُ خَلْفَهُ فَيَدْخُلُ وَ يَدَعُهُمْ ثُمَّ يَخْرُجُ أَيْضاً فَيَجِيئُونَ وَ يَقُومُونَ خَلْفَهُ فَيَدَعُهُمْ وَ يَدْخُلُ مِرَاراً قَالَ وَ قَالَ لَا تُصَلِّ بَعْدَ الْعَتَمَةِ فِي غَيْرِ شَهْرِ رَمَضَان.
امام صادق عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه وآله در ماه رمضان بعد از نماز عتمه (عشاء) ، نماز بيشتري انجام ميدادند. مردم پشت سر حضرت ميايستادند، اما حضرت وارد خانه ميشد و آنها را رها ميكرد دوباه براي نماز ميآمد. اين بار نيز آنها ميامدند و پشت سر آن حضرت مي ايستادند. رسول خدا دوباره وارد خانه مي شد و آنها را ترك ميكردند. حضرت به آنها فرمود: بعد از نماز عتمه (عشاء) در غير ماه رمضان اين نماز را نخوانيد.
الكافي، ج4، ص 155
=========================
پاسخ؛ اين روايت به جماعت خواندن تراويح را نفي ميكند:
با دقت به دو نكته اساسي در اين روايت، پاسخ روشن خواهد شد.
اولا: رسول خدا بعد از حضور مردم نماز نافله را قطع ميكردند:
توضيح: رسول خدا صلي الله عليه وآله بعد از نماز عشاء شروع ميكردند نوافل را ميخواندند؛ اما مردم ميآمدند پشت سر حضرت نماز ميخواندند. بعد از اين كه حضرت متوجه ميشدند نماز را رها كرده و به خانه مي رفتند. بعد از مدتي رسول خدا فكر ميكرد كه مردم پراكنده شده اند دوباره براي نماز ميآمدند و شروع به نماز ميكردند دوباره ميديدند كه مردم پشت سرش آمده اند دوباره آنها را رها ميكردند:
فَيَدْخُلُ وَ يَدَعُهُمْ ثُمَّ يَخْرُجُ أَيْضاً فَيَجِيئُونَ وَ يَقُومُونَ خَلْفَهُ فَيَدَعُهُمْ وَ يَدْخُلُ مِرَاراً.
اين عبارت نشان ميدهد كه رسول خدا به جماعت خواندن نافله را مشروع نميدانسته است و الا دليل نداشته است كه وقتي متوجه حضور مردم و اقتداي آنها به نماز مي شده، نماز را رها كند.
ثانيا: نماز نافله، مخصوص ماه رمضان است:
همانگونه كه در روايت آمده، رسول خدا نافله رمضان را به جا ميآورده است، اما بعد از اين كه چند مرتبه متوجه حضور مردم شد و نماز را قطع كردند بعد از نماز صبح، رسما به مردم اعلام فرمودند كه بعد از نماز عتمه در غير ماه رمضان نافله را نخوانيد:
وَ قَالَ لَا تُصَلِّ بَعْدَ الْعَتَمَةِ فِي غَيْرِ شَهْرِ رَمَضَان.
يعني رسول خدا بعد از قطع كردن نماز نافله و ترك كردن آنها، و تفهيم عدم مشروعيت نماز نافله را به جماعت خواندن، اين مطلب را بيان فرموده است كه اين نافله مخصوص ماه رمضان است.
در نتيجه، اين روايت نيز به نفع مذهب شيعه است كه نماز نافله رمضان را به جماعت مشروع نميدانند و به هيچ وجه مطلب مورد استدلال اهل سنت را اثبات نميكند.
در روايت ديگر نيز آمده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله بعد از نماز عشاء نماز ميخواند مردم ميآمدند به نمازش اقتداء ميكردند به محض اين كه آنها تكبير ميگفتند رسول خدا نماز را رها ميكرد و به منزل شان ميرفت. دوباره وقتي مردم پراكنده ميشدند رسول خدا به مصلاي خودش بر ميگشت، دوباره مردم ميآمدند و دوباره رسول خدا نماز را رها كرده و به منزل ميرفتند:
1795 - 8 علي بن الحسن بن فضال عن إسماعيل بن مهران عن الحسين بن الحسن المروزي عن يونس بن عبد الرحمن عن محمد بن يحيى قال : كنت عند أبي عبد الله عليه السلام فسئل هل يزاد في شهر رمضان في صلاة النوافل ؟ فقال : نعم قد كان رسول الله صلى الله عليه وآله يصلى بعد العتمة في مصلاه فيكبر وكان الناس يجتمعون خلفه ليصلوا بصلاته ، فإذا كبروا خلفه تركهم فدخل منزله فإذا تفرق الناس عاد إلى مصلاه فصلى كما كان يصلي ، فإذا كبر الناس خلفه تركهم ودخل وكان ذلك يصنع مرارا .
الاستبصار - الشيخ الطوسي - ج 1، ص 462
=========================
روايت صحیح بخاري در تأييد اين روايت:
نظير همين روايات را بخاري در صحيحش آورده و در آن تصريح شده است كه رسول خدا رسما نمازگزاراني را كه پشت سرش نماز خواندند، از به جماعت خواندن نهي كرد و دستور داد كه در خانه هاي شان نماز را بجا آورند:
5762 وقال الْمَكِّيُّ حدثنا عبد اللَّهِ بن سَعِيدٍ وحدثني محمد بن زِيَادٍ حدثنا محمد بن جَعْفَرٍ حدثنا عبد اللَّهِ بن سَعِيدٍ قال حدثني سَالِمٌ أبو النَّضْرِ مولى عُمَرَ بن عُبَيْدِ اللَّهِ عن بُسْرِ بن سَعِيدٍ عن زَيْدِ بن ثَابِتٍ رضي الله عنه قال أحتجر رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم حُجَيْرَةً مُخَصَّفَةً أو حَصِيرًا فَخَرَجَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يُصَلِّي فيها فَتَتَبَّعَ إليه رِجَالٌ وجاؤوا يُصَلُّونَ بِصَلَاتِهِ ثُمَّ جاؤوا لَيْلَةً فَحَضَرُوا وَأَبْطَأَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَنْهُمْ فلم يَخْرُجْ إِلَيْهِمْ فَرَفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ وَحَصَبُوا الْبَابَ فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ مُغْضَبًا فقال لهم رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ما زَالَ بِكُمْ صَنِيعُكُمْ حتى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُكْتَبُ عَلَيْكُمْ فَعَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ في بُيُوتِكُمْ فإن خَيْرَ صَلَاةِ الْمَرْءِ في بَيْتِهِ إلا الصَّلَاةَ الْمَكْتُوبَةَ.
زيد بن ثابت ميگويد: رسول خدا صلي الله عليه وسلم حجرهاي از ليف خرما يا حصير ساخت و براي نماز خواندن در آن خارج شد؛ مرداني به دنبال حضرت در آن حجره رفتند و به نماز رسول خدا اقتداء كردند. شب ديگر نيز آمدند اما رسول خدا از نماز خواندن با آنها خودداري كردند و براي نماز بيرون نيامد. مردم صدايشان را بلند كردند و درب خانه حضرت را زدند. رسول خدا در حال غضب به سوي آنان خارج شد و فرمود: .... برويد نماز تان را در خانه بخوانيد؛چرا كه نماز شخص در خانه بهتر است مگر نماز هاي واجب.
صحيح البخاري ج 5 ص 2266